نامه جمعي از نمايندگان جمعيت ال ياسين به رهبر

بسم الله الرحمن الرحيم

محضر مبارك ولي امر مسلمين حضرت آيت الله العظمي خامنه اي (داﻣﺔ بركاته)

سلام عليكم. ما مسلمانيم و خود را بسيار مسلمان تر از مأموران ادارۀ اديان مي دانيم. پدران و مادران ما مسلمان اند. نماز و قرآن مي خوانيم و دربارۀ بسياري از مسائل اسلامي تحقيق و تفكر كرده و مي كنيم. اما پيش از اين ما تنها در شناسنامه هايمان مسلمان بوديم. نه تنها ما بلكه دهها هزار نفر از جوانان اين سرزمين هم وضع ما را داشتند. تا آنكه با معلم خود، ايليا رام الله آشنا شديم. كلام قدرتمند و نوراني او و تعليمات اثرگذار و ماندگار او ما را دوباره به اسلام و قرآن پيوند داد. دوباره خدا را به زندگي ما وارد كرد. ما را و دهها هزار نفر از جوانان قهر كرده با دين و مذهب را با روح اسلام و جان قرآن آشنا ساخت. او تفكر را به ما آموخت. تحقيق و سخن گفتن را به ما ياد داد. هويت تسليم و خدمتگزاري را در ما نهاد. او ما را از گمراهي ها و تاريكي هاي مرگبار نجات داد. نام خدا را زمزمۀ لبانمان كرد و به روح مان روشنايي بخشيد. آقا، دهها هزار نفر حاضرند براي جزء جزء اين كلمات، شهادت دهند. با جسم و جان و روح مان شهادت مي دهيم. در اين دنيا و در روز قيامت شهادت مي دهيم كه او همۀ ما را از مرگ دروني، از مرگ بي خدايي، از مرگ تاريكي، از مرگ بي هدفي و از مرگ بي هويتي نجات داد. زندگي دوباره بخشيد. بيش از سه سال است كه تخريب و ترور شخصيت او از طريق رسانه ها شدت گرفته است. ادارۀ اديان مدتهاست كه تلاش مي كند ما را قانع كند او فردي خطرناك، بي خدا و فاسد است. دوستان ما را احضار مي كنند و به آنها مي گويند كه بروند به بقيه اين چيزها را بگويند. اگر چه به خواست خداوند همۀ اين تلاش ها نتايج كاملاً معكوس داده است. بر عليه او فيلم سازي مي كنند. شايعه درست مي كنند. ما را تهديد به زندان و اعدام كرده اند تا بلكه رابطۀ خود را با او قطع كنيم. مكرراً به ما مي گويند مكالمات خصوصي و خانوادگي شما را ضبط كرده ايم، از اتاق هاي خواب شما فيلم برداشته ايم و اگر همراهي نكنيد در سطح جامعه پخش مي كنيم. از ما مي خواهند بر عليه او جاسوسي كنيم، شهادت دروغ بدهيم و به او اتهام بزنيم. مي گويند او ديوانه است. چطور يك ديوانه مي تواند به مدت بيست سال به دهها هزار سوال مردم پاسخ هايي خلاق، استثنايي و بديع بدهد و هزاران متفكر و مدرس آموزش دهد. بيش از سي و نه اثر از خود بجا بگذارد كه با آثار مشابه غيرقابل مقايسه اند. مي گويند او شيطان است. ديوانه است. دروغگوست. ساحر و جادوگر است... آقا، مگر جز اين است كه خالق را از مخلوق اش و درخت را از ميوه اش مي شناسند. پس به محصولات بيشمار او نگاه كنيد كه از سن نوجواني تابحال چه مزرعۀ بزرگي از انسانهاي خلاق و متفكر و محقق بوجود آورده است.

مي گويند شما از زندگي او بي خبر هستيد. آقا بعضي از ما و دوستان ما بيش از بيست سال است كه در جزئي ترين و خصوصي ترين قسمتهاي زندگي او حضور داريم. كساني كه خود را ياران وفادار او مي دانند اتفاقاً همان كساني اند كه از همۀ جزئيات زندگي او با خبرند. كسي نيست كه در جزئيات زندگي او باشد و مشتاق خدمتگزاري نباشد. اما اين ناجوانمردان به اعتبار چند سند جعلي كه خودشان ساخته اند و شهادتهاي دروغي كه به اذعان شهادت دهندگان نادم، خودشان طراحي كرده اند، به اعتبار دروغ هايي كه خودشان بافته اند و به قول خودشان مسئولين را توجيه و وحشت زده كرده اند، به اعتبار اينكه نگذاشته و نمي گذارند كه كسي حرفهاي ما را بشنود و مستندات ما را ببيند و شواهد ما را مشاهده كند، به اعتبار برچسب ضاله، فاسد، منحرف، فرقه و غير آن كه به ما مسلمانان شيعه زده اند، در اين جوسازي پر از دروغ هر طور كه مي خواهند جولان مي دهند و كسي از ترس آنكه متهم شود جرأت ندارد به ما گوش كند، به داد ما توجه كند و كلام ما را هم بشنود. ما فرزندان اسلام و قرآنيم و او كه ما را به فرزندي اسلام و قرآن درآورد معلم ما بود. جمعيت شاگردان و دوستداران استاد به شعبه هاي مختلف تقسيم شده است. بيش از شصت و پنج گروه آشكار و مخفي (بعد از تخريب هاي تبليغاتي و گسترده اداره اديان) در حمايت از استاد به وجود آمده است. دهها كتاب درباره استاد و در حمايت از او نوشته شده و بيش از صد و سي قطعه فيلم كوتاه درباره او ساخته شده. به دليل همين برخوردهاي وحشت انگيز و ارعابي كه به نام دين و اسلام انجام مي شود، بعضي از دوستان ما در خارج از كشور به دين مسيحيت متمايل شده اند. در آنجا به آنها پيشنهاد داده شده كه براي نمايندگي در سازمان ملل درخواست بدهيد، آنها را فريبكارانه و منافقانه به سمت لابي هاي بهايي و مسيحي و يهودي دارند هدايت مي كنند. اپوزيسيون در خارج از كشور هر روز براي آنها تله اي و دامي پهن مي كند و قصد جذب آنها را دارند و ادارۀ اديان به ما مي گويند از اين اطلاعات با احدي صحبت نكنيم. آنها حتي نمي دانند ما چند نفر هستيم. اما ما آماده ايم همۀ اطلاعات خود را با اطمينان خاطر به ولي امر خود بدهيم. آقا ما در ايران و در كشورهاي ديگر بيش از صد و شصت هزار نفريم . اينها به ما مي گويند شصت هزار نفريد بعد مي گويند ده هزار نفر بعد مي گويند دويست هزار نفر.

رهبرا رفتار معاويه گونۀ اينها جوانان را دارد از اسلام و قرآن دور مي كند. بسياري از كساني كه خود را حامي دوآتشۀ نظام مي دانستند حالا در بهت و ترديد و بدبيني فرو رفته اند. چرا با معلم محبوب ما تا به اين حد ناجوانمردانه، فريبكارانه و ظالمانه رفتار كردند؟ چرا به بدترين شكل ممكن حرمت شكني كردند، توهين و فحاشي كردند، تهمت زدند و برعليه او جوسازي كردند و دروغ گفتند؟ چرا به دهها هزار نفر از دوستداران استاد اعلام شد كه به دستور شما بايد از استاد فيلم تهيه شود و امروز همة پيروان او در سراسر جهان از اين موضوع در بهت و بدبيني فرو رفته اند؟ چرا امروز در اينترنت بيش از هر كسي در جهان از ايليا«ميم» حمايت مي شود؟ دو تا سه هزار سايت و وبلاگ.

اموال استاد را به نام اسلام و حكو.مت اسلامي توقيف كردند و امروز در سراسر جهان، پيروان او در حال جمع آوري پول براي حمايت از ايشانند.

چرا ده سال است كه به ما اجازه نمي دهند با شما چند جمله بگوييم؟ آنقدر ما را تهديد كرده اند كه بعضي ها از وحشت با خود سيانور حمل مي كنند و عمل آنها ناخواسته به انحراف بعضي از گروههاي انحرافي شبيه شده است. آنقدر بر اتاق هاي خواب و مكالمات خصوصي و مسائل جنسي مردم تأكيد كرده اند كه بسياري از شاگردان استاد جرأت ندارند به خانه هايشان بروند و در اين خانه و آن خانه سرگردانند.

آقا به غير از شما چه كسي مي تواند حق ما را بستاند و به اين ظلم و بي عدالتي پايان دهد؟ همانطور كه منافقين و بعثيان به نظام اسلامي ما نگاه مي كردند آنها هم همانطور ما را به ديگران معرفي كرده اند و همه در بارۀ ما با بدترين و غيرواقعي ترين نگاه به قضاوت نشسته اند. آقا، شما ولي امر مسلمين هستيد و ما به نمايندگي از دهها هزار تن از جوانان مسلمان و دهها انجمن و موسسة تفكري و تحقيقاتي اين نامه را مي نويسيم.

انتظار ما از شما پدر مهربان و رهبر فرزانه و دلسوز، اين است كه ما را در برابر اين همه ظلم و بي عدالتي تنها نگذاريد و از حق ما دفاع كنيد. والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته.

«جمعي از نمايندگان جمعيت ال ياسين»

No comments:

Post a Comment